کد مطلب:38909
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
لطفاً تفاوتهاي كلمههاي ذيل را بيان كنيد. حرص با طمع، تهمت با بهتان، كبر، تكبر و استكبار، كرامت و معجزه و حب، خليل و وُدّ.
حرص و طمع
در عربي حرص به معناي علاقه شديد است (توبه، 125) و طمع به معناي چشم داشتن و اميد داشتن ميآيد; چنانكه در آيه 82 سورة شعرأ آمده است: والَّذي اَطمَعُ اَن يَغفِرَ لي خَطي ?‹َتي يَومَ الدّين; او كسي است كه اميد دارم گناهانم را در روز جزا ببخشد.( قاموس قرآن، سيدعلي اكبر قرشي، واژههاي حرص و طمع; شرح و تفسير لغات قرآن بر اساس تفسير نمونه، جعفر شريعتمداري، واژههاي حرص و طمع. ) بر فرض كه هر دو در يك معنا كه همان حرص و علاقه شديد باشد، به كار برده شوند; چنان كه در زبان فارسي چنين است; حرص شديدتر از طمع است; يعني واژه حرص علاقه بيشتر و جديت بيشتر را در رسيدن به مطلوب ميفهماند.( معجم الفروق اللغه، تنظيم از بيت اللّه بيات، واژه حرص و طمع، جامعه مدرسين. )
كبر، تكبر و استكبار
ريشه اين سه واژه يك چيز (كبر) است و در واقع به معناي بزرگي و خودبيني ميآيد. منتها چون بابهاي اين كلمه ها متفاوت است به حسب اين باب ها معاني گوناگوني به خود ميگيرد.
بنابراين كبر به معناي بزرگي و خودبيني است (بقره، 11) تكبّر نيز، به همان معنا است و در آن تكلف منظور است; يعني به زور خود را كبير دانستن.
و استكبار به معناي اظهار بزرگي و تكبر است با آنكه شخص اهلش نيست.( قاموس قرآن، سيدعلي اكبر قرشي، واژه كبر. )
كرامت و معجزه
كرامت و معجزه از اصطلاحات كلامي هستند. معجزه عبارت است از امر خارق العادهاي كه با ارادة خداي متعال از شخص مدعي نبوت، ظاهر شود و نشانه صدق ادّعاي وي باشد.
در مقابل معجزه، كه سه قيد داشت، كرامت دو قيد دارد و تعريف آن عبارت است از: امر خارق العادهاي كه با ارادة خداي متعال از يكي از اولياي الهي ظاهر شود.
ميان دانشمندان، در اين كه آيا معجزه مخصوص پيامبران است و كرامت از آن ديگران، اختلاف است. برخي معجزه را مختص پيامبران دانستهاند: اَمّا برخي ديگر مانند آيت اللّه مصباح يزدي، امور خارق العادهاي كه امامان: براي اثبات امامت خود ميآوردند را نيز، جزء معجزه ها دانستهاند نه كرامات.( ر.ك: آموزش عقايد، آيت اللّه مصباح يزدي، ج 2، ص 54، شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي. )
بهتان و تهمت
بهتان، به معناي دروغ بستن، افترا گفتن، ناروايي را به كسي نسبت دادن است، چنان كه يهود چنين عملي را نسبت به حضرت مريم مرتكب شدند: وقَولِهِم عَليَ مَريَمَ بُهتـَنـًا عَظيما (نسأ، 156)
تهمت به معناي گمان بد بردن و نسبت ناروا به كسي دادن است.( ر.ك: شرح و تفسير لغات براساس تفسير نمونه، جعفر شريعت مداري، واژه تهمت / معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي، واژه تهمت و بهتان، لغت نامه دهخدا. )
از معاني كه براي هر دو ذكر شد شايد بتوان استنباط كرد كه تهمت اعم از بهتان است و تهمت حتي گمان بد بردن را نسبت به كسي شامل است.
خليل، حُب، وُدّ
خليل به معناي دوست از خُلّه به معناي مَودّت و دوستي است.
حُب به معناي دوست داشتن و خواستن و تمايل به چيزي كه آن را انسان خير ميپندارد. اين تمايل و محبت سه گونه است.
1. محبت و دوستي براي خرسند شدن و لذت بردن;
2. محبتي كه برپايه بهره مندي معنوي باشد;
3. محبت براي فضيلت و بزرگداشت.
وُد نيزبه معناي دوست داشتن است.( قاموس قرآن، همو، ذيل واژههاي ياد شده / شرح و تفسير لغات قرآن براساس تفسير نمونه، همو، ذيل واژهها. ) در فروق اللغه آمده است: تفاوت بين حُبّ و ودّ اين است كه وُدّ يك امر طبعي و كشش دروني است اَمّا حب، هم امري طبعي و هم از روي حكمت وهم است. براي نمونه، ميتوان گفت احب الصلاة ولي اَودّ الصلاة درست نيست; چرا كه معمولاً افراد به طبع خود اشتياق به نماز ندارند و دوست داشتن آن به خاطر حكمتي است كه با عقل دريافت ميشود.
اَمّا تفاوت خليل با آن دو در اين است كه خليل از خلّه با نوعي تكريم و اختصاص همراه است، اَمّا حب و ودّ شايد با تكريم همراه باشند و شايد نباشند. لذا در مورد حضرت ابراهيم ميتوان گفت: ابراهيم خليل اللّه چون خداوند حضرت ابراهيم را با برگزيدن به رسالت و خليل قرار دادن نوعي تكريم كرده است. اَمّا در همين مثال جايز نيست بگوييم اللّه خليل ابراهيم. زيرا حضرت ابراهيم قادر بر چنين تكريمي نبودند.( ر.ك: معجم الفروق اللغه، پيشين، واژههاي حب و خليل. )
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.